جمعه ی بعدی

من یه چند وقتی نبودم و ننوشتم، اما کافه بزرگسالی که تعطیل نبود  اونها باز هم توی شلوغی های ایران، برنامه ساختند و منتشر کردند و عجیبه که یک عاشقانه ی آرام منتشر کردند یک عاشقانه با صدای آقای صادق علیخ جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

1. دندان درد کشیده اید ؟ ،،، کشیده اید حتمابا درد گزنده ی بی پیرش، در خیابان راه رفته اید ؟ ،،، رفته اید حتمابا همان درد ، با کسی خوش و بش کرده اید؟ دست داده اید؟ آرام و متین ، خیره در چشمانش، به سخنا جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

"دندان درد کشیده اید ؟ ... کشیده اید حتما !" همین یک جمله کافی بود تا مخاطب رو به سمت همزاد پنداری با آدم دردمند قصه ی این قسمت ببره  اگر یک سال پیش کسی با من راجع به انحرافات جنسی صحبت می کرد حتی حاض جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

جالبه که با این حجم از مطلب و جذابیت محتوا، کمتر کسی کافه بزرگسالی رو می شناسه ، شاید احتیاج به زمان داره، شاید هم کلا دیگه مخاطب جدی ای پیدا نمی شه

جمعه ی بعدی...

من هر شب قبل از خوابیدن می تونم به سه تا سوال جواب بدم ، سوالایی که هر کدومشون به تنهایی ، می تونند مسیر زندگیمو عوض کنند ، یه جوری که وقتی فردا از خواب پا می شم، سرنوشتم کاملا تغییر کرده باشه ، اما د جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

قسمت بیست و نهم کافه بزرگسالی هم منتشر شد داستان زنی که در حال کلنجار رفتن با خودشه اینکه دلش می خواهد دیده بشود اما قضاوت نشود    در چند قسمت آخر کافه بزرگسالی با تغییر فضاسازی روبرو بودیم اما قسمت ک جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

آنقدر دوام آوردیم، تا آدم روزهای سخت شدیم ، سرباز جنگهای بزرگ ،،، و سرانجام، چه چیزی نصیبمان شد؟روزهای سخت ... جنگهای بزرگ...1. در فیلم ماتریکس، مرفیوس به نئو ، قرص آبی و قرمز را پیشنهاد می کند، ... آ جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

سی قسمت از کافه بزرگسالی منتشر شده و هر بار روی یکی از رنجهای انسان بزرگسال دست گذاشته

بعد از سی قسمت، گوینده سوار قطار شده و داره به یه جایی می ره و می گه ما خودمون رو به گاو بودن می زنیم و می گیم کاه خوبه، در صورتی که قبلن مزه ی شبدر رو چشیدیم، توی هر ایستگاه که می رسه صدای پیجر ایستگاه می گه اگه به خوردن کاه تن بدیم بالاخره گاو می شیم و کاه گیرمون میاد

در کل خوب بود اما من انتظار بیشتری داشتم از کافه بزرگسالی

جمعه ی بعدی...

 یعنی کسی که پادکست درست می کنه نباید به مخاطباش فکر کنه ؟ عصبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانیم چرا این هفته کتفه بزرگسالی رو منتشر نکردید؟ حالا منتشر نکردید که نکردید به جهنم چرا می گید 10 جمعه ی بعدی...ادامه مطلب

توتتوت سفیددرخت توت سفید را تا حالا دیده ای؟( از شنیدن کلمه «توت» خنده ات می گیرد ...اینبار را نخند ... ، نفس بگیر، دل به کار بده تا از نو، با توت آشنا شوی)...توتتوت سفیددرخت توت سفید را تا حالا دیده ای؟ آزاد و رها در خیابان، ول است، قوی و قدر به نظر می رسد، گویی نه آب می خواهد ، نه آبادانی، نه باغبانی که تیمارش کند، نه دلداری که یادش کند، بی صاحب است گویا، از دنیا، انگار هیچ نمی خواهد، ... روی تنش را نگاه کن، پر است از یادگاری، کنده کاری ، گویا همه مطمئنند ، به این درخت هر چه زخم و نیشتر بخورد، او باز هم جان بدر می برد، زنده می ماند و بهار که بیاید، توت می دهد، سفید، شیرین ، فراوان، رایگان...ماشین گران قیمت داشته ای؟! ... من هم نداشته ام ، اما بسیار دیده ام که در خیابان، هر موتور سوار و پراید نشینی، راه بر گران قیمتها می بندند، با اینکه عجله ای هم ندارند، هر جور شده می خواهند خود را ثابت کنند، کم و کاست خود را بزک کنند و سبقت بگیرند، جلو بزنند، پوزه اش را بر خاک بمالند آن «قرتی و بچه پولدار بی غم و درد » را، لهش کنند کف خیابان ....‌..توتتوت سفید- نهال توت سفید را تا حالا جایی کاشته ای؟- نکاشته ای- به کسی نهالش را هدیه داده ای ؟- نداده ای - به یک درخت توت سفید ول شده در بیابان خدا، آب داده ای؟ تیمارش کرده ای ؟- نکرده ای دیگر ... نکرده ایاما هر بهار از هر درخت ، توت سفید و شیرین و آ جمعه ی بعدی...ادامه مطلب